خلاصه کتاب افسانه 3: شیوع طاعون سایه ( نویسنده براندون مول )

خلاصه کتاب افسانه ۳: شیوع طاعون سایه (نوشته براندون مول) در مورد ماجرای نبرد کندرا و ست سورنسون با یک بیماری مرموز و خطرناک به نام طاعون سایه است که موجودات جادویی آشیانه افسانه را فاسد می کند و آنها را به موجوداتی شرور و تاریک تبدیل می کند. این جلد، نقطه عطفی در مجموعه افسانه است که تاریکی و چالش های بزرگ تری را برای قهرمانان داستان به ارمغان می آورد و محک جدی برای شجاعت و اعتمادشان به حساب می آید.

اگه از اون دست آدم هایی هستین که عاشق ماجراجویی های فانتزی و دنیاهای پر رمز و راز جادویی هستین، حتماً اسم مجموعه کتاب های «افسانه» یا همون Fablehaven به گوشتون خورده. این مجموعه شاهکار براندون مول، واقعاً یک دنیای منحصر به فرده که پر از موجودات جادویی، رازهای باستانی و نبردهای خیر و شره. جلد سوم این مجموعه، یعنی «شیوع طاعون سایه»، یکی از اون کتاب هاست که حسابی شما رو میخکوب می کنه و با خودش می بره به دل یک ماجرای تاریک و هیجان انگیز.

در این جلد، داستان حسابی جدی تر می شه و دیگه خبری از اون معصومیت و سادگی جلدهای اول نیست. تاریکی از راه رسیده و آشیانه افسانه، جایی که موجودات جادویی زندگی می کنند، در آستانه سقوط قرار می گیره. ست و کندرا، خواهر و برادر باهوش و شجاع داستان ما، باید با چالش های بزرگ تری روبرو بشن که هر کدوم می تونه سرنوشت کل دنیای افسانه رو تغییر بده. آیا این سرزمین جادویی می تواند در برابر تاریکی مطلق مقاومت کند؟ بیاید با هم ببینیم چه بلایی سرش می آد!

مروری بر جهان افسانه و جلد های پیشین

قبل از اینکه شیرجه بزنیم تو دل طاعون سایه، بهتره یه یادآوری کوچیک از دنیای جذاب «افسانه» داشته باشیم. این جهان، پر از مکان های مخفی و جادویی به نام آشیانه های افسانه است که توسط انسان ها محافظت می شن تا موجودات جادویی، چه خوب و چه بد، بتونن دور از چشم دنیای مدرن زندگی کنن. هر آشیانه قوانین خاص خودش رو داره و نگهبان های اون ها باید خیلی مواظب باشن تا تعادل بین دنیای جادو و دنیای انسان ها به هم نخوره.

نقش ست و کندرا در ماجراهای گذشته

تو دو جلد قبلی، با ست و کندرا سورنسون آشنا شدیم. این دو تا خواهر و برادر که تابستون ها رو پیش پدربزرگ و مادربزرگشون تو آشیانه افسانه می گذرونن، ناخواسته وارد ماجراهای خیلی بزرگی شدن. کندرا، با هوش و ذکاوت خاص خودش، تونسته با پری ها ارتباط برقرار کنه و قدرت هایی به دست بیاره. ست هم که همیشه شیطون و کنجکاو بوده، اغلب با کارهایش دردسر درست می کنه، اما همین کنجکاوی هاش گهگاهی باعث نجات جونشون شده. اون ها تو جلد اول و دوم با چالش های بزرگی مثل مقابله با شیاطین و کشف رازهای پنهان روبرو شدن و تونستن ثابت کنن که از پس هر کاری برمیان. اما این بار، چالش پیش رویشان فرق می کنه و خیلی خطرناک تر از هرچیزیه که قبلاً دیدن.

ورود به طاعون سایه: خلاصه جامع داستان

جلد سوم از همون ابتدا با یک حس اضطراب و نگرانی شروع می شه. آشیانه افسانه که تا حالا پناهگاه امنی برای موجودات جادویی بود، حالا خودش در خطر جدی قرار گرفته. نیروی مرموزی به اسم طاعون سایه مثل یک بیماری واگیردار در حال گسترشه و موجودات جادویی رو به موجوداتی خبیث و بی رحم تبدیل می کنه. این طاعون، نه تنها اون ها رو از ذات خوبشون دور می کنه، بلکه به معنای واقعی کلمه، نور وجودشون رو می بلعه و جاش رو به تاریکی محض می ده.

آغاز فاجعه و ماهیت طاعون سایه

تصور کنید موجودات دوست داشتنی مثل پری ها یا سانتورها، یکهو تبدیل بشن به موجوداتی خشن و کینه توز! این همون کاریه که طاعون سایه باهاشون می کنه. این طاعون مثل یک بیماری جسمی نیست که بشه با دارو درمانش کرد؛ بلکه بیشتر شبیه یک فساد روحی و جادوییه که موجودات رو از درون می پوسونه و ماهیت جادوییشون رو به تباهی می کشونه. موجوداتی که گرفتار این طاعون میشن، دیگه نه تنها به کمک انسان ها نمی آن، بلکه خودشون تبدیل به دشمن می شن.

قربانیان و گسترش سریع طاعون

طاعون سایه به سرعت برق و باد در آشیانه افسانه پخش می شه. اول از موجودات کوچیک تر و آسیب پذیرتر شروع می کنه و بعد به موجودات قوی تر و مهم تر می رسه. هر موجودی که به این طاعون مبتلا می شه، قدرتمندتر و بی رحم تر می شه و همین باعث می شه مبارزه باهاشون خیلی سخت تر بشه. این گسترش سریع، حس ناامیدی رو بین ساکنان آشیانه و البته قهرمانان داستان ما، یعنی ست و کندرا، ایجاد می کنه.

نقش ست و کشف زودهنگام طاعون

همونطور که گفتیم، ست همیشه یه پای ثابت شیطنت ها و کنجکاوی هاست. این بار هم همین ویژگی به دادشون می رسه. ست زودتر از بقیه متوجه علائم طاعون سایه می شه. شاید چون روحیه ماجراجو و حساسش به دنیای جادو باعث می شه چیزهایی رو ببینه که بقیه ازش غافل هستن. تلاش می کنه تا به پدربزرگ و مادربزرگش و بقیه نگهبانان هشدار بده، اما این طاعون انقدر مرموزه که خیلی ها در ابتدا حرف هاش رو جدی نمی گیرن یا نمی تونن عمق فاجعه رو درک کنن. همین مقاومت اولیه در برابر باور کردن، باعث می شه طاعون فرصت پیدا کنه تا بیشتر گسترش پیدا کنه.

معضل اعتماد: به چه کسی می توان اعتماد کرد؟

در چنین شرایطی که آشیانه افسانه تا مرز سقوط پیش رفته، ست و کندرا به شدت به کمک نیاز دارن. اما مشکل اینجاست که در دنیای جادویی، اعتماد کردن کار آسونی نیست. خیلی ها ممکنه ظاهر خوبی داشته باشن، اما در باطن اهداف شومی در سر دارن. در این جلد، چالش اعتماد به اوج خودش می رسه. شخصیت هایی مثل اسفینکس که همیشه راهنما و مشاور خوبی بوده، حالا در هاله ای از ابهام قرار می گیره. آیا او هنوز هم یک متحد وفادار است یا اینکه به انجمن ستاره مغرب پیوسته؟

ونسا، بانوی شیطانی که در جعبه ای جادویی زندانی شده، ممکنه اطلاعات حیاتی داشته باشه، اما آیا می شه به حرف هاش اعتماد کرد؟ اون در گذشته به خانواده سورنسون خیانت کرده و حالا فقط به دلیل اجبار کمک می کنه. تصمیم گیری در مورد اینکه به چه کسی می شه اعتماد کرد و به چه کسی نمی شه، یکی از سخت ترین و مهم ترین چالش های این جلد برای ست و کندرا و بقیه نگهبانان آشیانه است.

ماموریت کندرا و شوالیه های سحرگاه

با گسترش طاعون سایه و وضعیت بحرانی آشیانه افسانه، راهی جز اقدام جدی باقی نمی مونه. کندرا، به همراه چند نفر از اعضای شوالیه های سحرگاه، یک گروه جادویی و محافظ آشیانه ها، ماموریتی خطرناک رو بر عهده می گیره. هدفشون پیدا کردن یکی از ابزارهای پنهان و قدرتمند باستانیه که می تونه در مبارزه با طاعون سایه کمکشون کنه. این ماموریت اونا رو به آشیانه های دوردست و پرخطر می بره، جایی که هر قدمشون می تونه به قیمت جونشون تموم بشه.

در این سفر، کندرا باید از تمام هوش و توانایی های جادوییش استفاده کنه. اون با موجودات جدید و چالش های غیرمنتظره ای روبرو می شه و می فهمه که دنیای جادو خیلی بزرگ تر و پیچیده تر از اونیه که فکر می کرده. توانایی اون در صحبت با پری ها و درک دنیای جادویی، در این مسیر حسابی به کارش می آد.

انجمن ستاره مغرب: رقابت بر سر ابزارها

همزمان با تلاش های ست و کندرا برای نجات آشیانه افسانه، انجمن ستاره مغرب هم بیکار ننشسته. این انجمن که یک سازمان شیطانی و قدرتمنده و هدفش نابودی آشیانه های افسانه و تسلط بر دنیای جادو است، به دنبال همون ابزارهای پنهانه. اونا می دونن که این ابزارها قدرت عظیمی دارن و می تونن سرنوشت جنگ رو تعیین کنن. همین موضوع باعث می شه یک رقابت نفس گیر بین نیروهای خیر و شر برای به دست آوردن این ابزارها شکل بگیره. کندرا و شوالیه های سحرگاه باید نه تنها با خطرات مسیر، بلکه با جاسوسان و اعضای انجمن ستاره مغرب هم مقابله کنن.

«مجموعه آشیانه افسانه از چنان جذابیتی برخوردار است که من سه کتاب اول آن را در یک شب تمام کردم. تا ساعت 4:40 صبح بیدار ماندم تا پایان ماجرای کتاب سوم را بخوانم. هرکتاب بهتر از کتاب قبلی بود… آشیانه افسانه بهترین مجموعه تخیلی است که در چند سال اخیر خوانده ام.»

نقاط اوج و تحولات کلیدی

داستان «شیوع طاعون سایه» پر از لحظات پرهیجانه که ضربان قلبتون رو بالا می بره. تصمیمات دشوار شخصیت ها، نبردهای مهم و رویارویی های غیرمنتظره، هر کدوم مسیر داستان رو تغییر می دن. ست باید یاد بگیره که چگونه از توانایی های خاص خودش به شکلی مسئولانه استفاده کنه و کندرا هم باید با درگیری های درونی خودش بر سر اعتماد و امید کنار بیاد. لحظاتی وجود داره که قهرمانان ما حسابی ناامید می شن و فکر می کنن که دیگه راه نجاتی نیست، اما در نهایت، شجاعت و فداکاری اون ها باعث می شه تا دوباره به پا خیزن و برای نجات آشیانه بجنگن. این تحولات شخصیتی و داستانی، کتاب رو حسابی جذاب و عمیق می کنه.

پیامدها و پایان جلد 3 (هشدار اسپویلر!)

مبارزه با طاعون سایه و انجمن ستاره مغرب در جلد سوم، به اوج خودش می رسه و با اتفاقات مهمی به پایان می رسه. در پایان این جلد، اگرچه ست و کندرا و متحدانشون موفق میشن ضربه بزرگی به انجمن ستاره مغرب بزنن و تا حدی جلوی گسترش طاعون سایه رو بگیرن، اما این پیروزی موقته. آشیانه افسانه به طور کامل از این بیماری رهایی پیدا نمی کنه و هنوز بخش های زیادی از اون آسیب دیده و در خطر هستند. شخصیت هایی مثل اسفینکس و ونسا هم نقش های پیچیده تر و مرموزتری پیدا می کنن که باعث می شه خواننده تا جلد بعدی حسابی کنجکاو بمونه.

یکی از مهمترین پیامدها، از دست دادن یکی از ابزارهای مهم و سقوط بخش هایی از آشیانه افسانه به دست انجمن ستاره مغرب است. این اتفاق نشان می ده که نبرد هنوز تموم نشده و تازه اول راهه. ست و کندرا متوجه میشن که برای نجات تمام آشیانه ها، باید ابزارهای بیشتری رو پیدا کنن و با قدرت بیشتری با انجمن ستاره مغرب مقابله کنن. پایان این جلد، یک زمینه عالی برای شروع ماجراهای هیجان انگیزتر در جلدهای بعدی ایجاد می کنه و خواننده رو با یک دنیا سوال و اشتیاق برای ادامه داستان تنها می ذاره.

شخصیت های اصلی و نقش آن ها در طاعون سایه

مثل هر داستان فانتزی خوبی، «شیوع طاعون سایه» هم شخصیت های به یادماندنی داره که هر کدوم نقش مهمی در پیشبرد داستان ایفا می کنن. در این جلد، شاهد تحولات عمیقی در شخصیت های اصلی هستیم که واقعاً شما رو باهاشون همراه می کنه.

ست سورنسون

ست همون پسر کنجکاو و شیطونه که همیشه سر از کارای خطرناک درمی آره. اما تو این جلد، اون یه جورایی بالغ تر می شه. با اینکه هنوز هم گهگاهی تصمیمات عجولانه می گیره، اما با کشف زودهنگام طاعون سایه و تلاش برای هشدار دادن به بقیه، نشون می ده که چقدر می تونه شجاع و مسئولیت پذیر باشه. اون یاد می گیره که قدرت ها و توانایی های خاصش، مثل ارتباط با دنیای سایه ها، می تونه هم خطرناک باشه و هم فوق العاده مفید. ست در این جلد، درس های زیادی در مورد عواقب تصمیماتش می گیره و می فهمه که گاهی اوقات، برای نجات بقیه، باید انتخاب های سختی انجام داد.

کندرا سورنسون

کندرا، خواهر بزرگ تر و عاقل تر، تو این جلد حسابی به چشم می آد. اون که حالا به یک پری دوست تبدیل شده و می تونه با موجودات جادویی ارتباط برقرار کنه، نقش محوری در پیدا کردن ابزارهای پنهان ایفا می کنه. کندرا با شوالیه های سحرگاه همراه می شه و با خطرات زیادی روبرو می شه. تصمیمات دشوارش در طول ماموریت، نشون می ده که چقدر قوی و مصمم شده. اون نمادی از امید و شجاعت در برابر تاریکیه و هر لحظه باید بین اعتماد و احتیاط، تعادل برقرار کنه. کندرا قدرت های خاص خودش رو کشف می کنه و یاد می گیره که چطور ازشون به بهترین شکل ممکن برای نجات آشیانه استفاده کنه.

اسفینکس و ونسا

در این جلد، اسفینکس و ونسا از اون شخصیت هایی هستن که حسابی شما رو درگیر می کنن. اسفینکس، مشاور خردمند و مرموز، تو این جلد نقش دوگانه و پیچیده تری پیدا می کنه. آیا واقعاً می شه بهش اعتماد کرد؟ اون در موقعیت هایی قرار می گیره که باعث می شه سوالات زیادی در مورد وفاداریش پیش بیاد. ونسا هم که یه شخصیت شرور سابق و حالا زندانیه، ممکنه تنها کسی باشه که اطلاعات حیاتی برای مقابله با طاعون سایه رو داره. اما اعتماد به یک خائن سابق، خودش یه چالش بزرگ برای کندرا و ست به حساب می آد. ارتباطات پیچیده این دو شخصیت با قهرمانان، حس تعلیق و هیجان رو تو داستان بالا می بره.

سایر شخصیت ها

پدربزرگ و مادربزرگ سورنسون (استن و لنا)، با تجربه و خردشون سعی می کنن تا آشیانه رو مدیریت کنن و راهی برای مقابله با طاعون پیدا کنن. هیویت، گراهام و گاوین از شوالیه های سحرگاه هم نقش های مهمی در ماموریت کندرا ایفا می کنن و بهش کمک می کنن تا بتونه ابزارها رو پیدا کنه. حضور این شخصیت های فرعی، به داستان عمق بیشتری می بخشه و ماجرا رو جذاب تر می کنه.

تم ها و پیام های اصلی کتاب

«شیوع طاعون سایه» فقط یک داستان فانتزی پر از ماجراجویی نیست؛ بلکه مثل بقیه جلدهای «افسانه»، پر از پیام های عمیق و درس هاییه که می تونیم ازش یاد بگیریم. این کتاب با ظرافت خاصی، تم های مهمی رو به تصویر می کشه که هم برای نوجوانان و هم بزرگسالان قابل تامله.

اعتماد و خیانت

یکی از اصلی ترین تم های این جلد، مسئله اعتماد و خیانته. وقتی یک نیروی تاریک مثل طاعون سایه گسترش پیدا می کنه، تشخیص دوست از دشمن حسابی سخت می شه. شخصیت ها مجبورن به کسانی اعتماد کنن که در گذشته بهشون آسیب زدن یا کسانی که هنوز اهدافشون مبهمه. این چالش باعث می شه تا قهرمانان ما با تردیدهای زیادی دست و پنجه نرم کنن و یاد بگیرن که همیشه ظاهر آدما با باطنشون یکی نیست. براندون مول به زیبایی نشون می ده که چطور اعتماد می تونه شکننده باشه و خیانت چطور می تونه عواقب جبران ناپذیری داشته باشه.

شجاعت و فداکاری

در برابر تهدید بزرگ طاعون سایه، شجاعت و فداکاری قهرمانان ما واقعاً تحسین برانگیزه. ست و کندرا با اینکه خیلی جوونن، اما دل شیر دارن و حاضرن برای نجات آشیانه و موجودات جادویی، خودشون رو به خطر بندازن. اون ها تصمیماتی می گیرن که زندگی خودشون و دیگران رو تحت تأثیر قرار می ده و این نشون می ده که قهرمانی فقط به قدرت های جادویی نیست، بلکه به از خودگذشتگی و ایستادگی در برابر ظلم هم هست. این کتاب یادآوری می کنه که حتی در ناامیدکننده ترین شرایط هم، شجاعت می تونه راهگشا باشه.

انتخاب ها و پیامدها

هر تصمیمی که در دنیای «افسانه» گرفته می شه، پیامدهای خودش رو داره. در «شیوع طاعون سایه»، این مسئله پررنگ تر از همیشه است. ست با انتخاب هایش، مسیر اتفاقات رو تغییر می ده و کندرا هم با هر تصمیمی که در ماموریتش می گیره، سرنوشت آشیانه رو تحت تأثیر قرار می ده. این کتاب به ما یاد می ده که هر انتخاب کوچکی که انجام می دیم، می تونه زنجیره ای از اتفاقات رو به دنبال داشته باشه و مسئولیت تصمیماتمون رو بر عهده بگیریم.

نبرد خیر و شر

در هسته اصلی «افسانه»، همیشه نبرد بین خیر و شر قرار داره. طاعون سایه نمادی از تاریکی مطلقه که می خواد همه چیز رو فاسد کنه و به تباهی بکشونه. در مقابل، ست و کندرا و متحدانشون، نماد نیکی و امید هستند که سعی می کنن تا نور رو زنده نگه دارن. این نبرد نه تنها در دنیای بیرونی و با مبارزات فیزیکی اتفاق می افته، بلکه در درون شخصیت ها هم جریان داره؛ جایی که باید با وسوسه ها و ترس هاشون مقابله کنن.

جایگاه شیوع طاعون سایه در مجموعه افسانه

«شیوع طاعون سایه» فقط یک جلد از مجموعه نیست؛ بلکه نقطه عطفیه که داستان کلی مجموعه رو به یک سطح جدید می بره. تا قبل از این، چالش ها بیشتر محلی و مربوط به آشیانه افسانه اول بود، اما حالا خطر جهانی شده و همه آشیانه ها رو تهدید می کنه. این جلد، دروازه ای رو به سوی یک نبرد بزرگ تر و پیچیده تر با انجمن ستاره مغرب باز می کنه و نشون می ده که سرنوشت دنیای جادویی به دست ست و کندرا افتاده.

وقایع این کتاب، تأثیرات عمیقی روی جلدهای بعدی می ذاره. شخصیت ها تغییر می کنن، رابطه ها پیچیده تر می شن و ابعاد جدیدی از دنیای جادو و اسطوره ها رونمایی می شه. براندون مول با این جلد، اساطیر و افسانه هایی رو که در جلدهای قبلی معرفی کرده بود، عمیق تر و گسترده تر می کنه و به خواننده فرصت می ده تا بیشتر با تاریخچه و پیچیدگی های این جهان آشنا بشه. «شیوع طاعون سایه»، پایه و اساس یک داستان حماسی تر رو می سازه که تا پایان مجموعه، خواننده رو درگیر خودش نگه می داره.

چرا باید این کتاب را خواند؟ (نظرات و تحسین ها)

اگه هنوز برای خوندن «شیوع طاعون سایه» شک دارین، کافیه نگاهی به نظرات منتقدین و نویسندگان بزرگ بندازیم. این کتاب واقعاً از اون دست آثاریه که ارزش وقت گذاشتن رو داره و حسابی سرگرمتون می کنه.

کریستوفر پائولینی، نویسنده مجموعه معروف «ارث»، خودش از طرفداران پروپاقرص «افسانه» است و می گه: «مجموعه آشیانه افسانه از چنان جذابیتی برخوردار است که من سه کتاب اول آن را در یک شب تمام کردم. تا ساعت 4:40 صبح بیدار ماندم تا پایان ماجرای کتاب سوم را بخوانم. هرکتاب بهتر از کتاب قبلی بود… آشیانه افسانه بهترین مجموعه تخیلی است که در چند سال اخیر خوانده ام. ای کاش وقتی ده یا دوازده ساله بودم آن را می خواندم.» این خودش نشون می ده که کتاب چقدر کشش داره و می تونه آدم رو تا صبح بیدار نگه داره!

اورسون اسکات کارد، نویسنده پرآوازه مجموعه داستان های «بازی اندر»، هم نظر مشابهی داره: «در نگاه اول آشیانه افسانه کتابی برای کودکان و نوجوانان به نظر می رسد، امام همچون هری پاتر این مجموعه نیز می تواند با صدای بلند در یک خانواده خوانده شود و بزرگترها نیز باندازه بچه ها از آن لذت ببرند…. در حق خودتان لطفی بکنید و اولین رمان مول را از دست ندهید، نویسنده ای که بی شک به یکی از برترین نویسندگان ژانر داستان های تخیلی تبدیل خواهد شد.» این حرف ها به ما می گه که «افسانه» فقط برای یه گروه سنی خاص نیست و هر کسی با هر سنی می تونه ازش لذت ببره.

«داستان آشیانه افسانه آنقدر استادانه نگاشته شده و از چنان کششی برخوردار است که احساس می کنید جادویش روی شما نیز تاثیر می گذارد. جادوی کتاب، قدرت کنار گذاشتن آن حتی برای یک لحظه را نیز از خواننده سلب می کند. قدرت نویسندگی براندون مول شگفت انگیز است.»

حتی کلمبیا دیلی تریبون هم از این کتاب تعریف کرده و گفته: «داستان آشیانه افسانه آنقدر استادانه نگاشته شده و از چنان کششی برخوردار است که احساس می کنید جادویش روی شما نیز تاثیر می گذارد. جادوی کتاب، قدرت کنار گذاشتن آن حتی برای یک لحظه را نیز از خواننده سلب می کند. قدرت نویسندگی براندون مول شگفت انگیز است.»

پس اگه دنبال یک رمان فانتزی هستید که هم داستانی جذاب داشته باشه، هم شخصیت های دوست داشتنی، و هم پیام های عمیق، «شیوع طاعون سایه» رو از دست ندید. این کتاب نه تنها شما رو ساعت ها سرگرم می کنه، بلکه باعث می شه به دنیای جادو و ماجراجویی های ست و کندرا حسابی وابسته بشید.

نتیجه گیری

«خلاصه کتاب افسانه 3: شیوع طاعون سایه (نویسنده براندون مول)»، با ماجراهای پرهیجان و چالش های عمیقش، نشون می ده که چطور یک مجموعه فانتزی می تونه هر جلدش بهتر از قبلی باشه. این کتاب نه تنها داستان رو به یک سطح جدیدی از تاریکی و پیچیدگی می بره، بلکه شخصیت های اصلی رو هم حسابی آبدیده می کنه. از نبرد با طاعون سایه مرموز گرفته تا چالش های اعتماد و خیانت، هر صفحه از این کتاب شما رو میخکوب خودش می کنه.

پس اگه هنوز این جلد رو نخوندین یا دوست دارین دوباره مروری بر ماجراهاش داشته باشین، وقتشه که دوباره خودتون رو غرق در دنیای جادویی براندون مول کنید. مطمئنم که از هیجانی که این داستان بهتون می ده، پشیمون نمی شید و برای خوندن جلدهای بعدی هم حسابی مشتاق می شید. نظر شما درباره این جلد چیست؟ آیا طاعون سایه شما را هم مسحور خود کرد؟