خلاصه کتاب دختری با کلاه بافتنی قرمز اثر نیوکو استوپ

«دختری با کلاه بافتنی قرمز» اثر نیوکو استوپ، داستان خیال انگیز یوریکو، دختری کوچک و کنجکاو را روایت می کند که آرزوی صحبت با ماه را در سر دارد. این کتاب جذاب با زبانی شیرین و تصاویری دلنشین، سفر یوریکو را برای رسیدن به این آرزوی به ظاهر دست نیافتنی دنبال می کند و به کودکان یاد می دهد که گاهی اوقات، ارتباط واقعی و تحقق رویاها، فراتر از چیزی است که به چشم می آید.

داستان کتاب «دختری با کلاه بافتنی قرمز» (Red Knit Cap Girl)، نه فقط یک ماجرای ساده، که پر از درس های قشنگ و مفهوم های عمیق برای بچه هاست. فرض کنید شما هم مثل یوریکو، یه شب توی جنگل قشنگتون، چشمتون به ماه بیفته و دلتون بخواد باهاش حرف بزنید؛ چطوری این کار رو می کنید؟ نیوکو استوپ تو این کتاب، همین کنجکاوی و تلاش دوست داشتنی رو به تصویر کشیده و به ما یادآوری می کنه که تخیل، دوستی و پشتکار، چه قدرت هایی دارن. هدف ما هم تو این مقاله اینه که کنار هم یه سفر هیجان انگیز به دنیای یوریکو داشته باشیم و ببینیم چطوری میشه از این کتاب هم برای بچه ها و هم برای خودمون، کلی درس گرفت.

۱. نگاهی به نویسنده: نیوکو استوپ (Naoko Stoop)

قبل از اینکه حسابی وارد داستان بشیم، خوبه یه کم درباره خود خالق این دنیای قشنگ بدونیم. نیوکو استوپ (Naoko Stoop)، هنرمند و نویسنده ژاپنی-آمریکایی، از اون آدم هاست که کاراشون حرف های زیادی برای گفتن داره. شاید از اولین نگاه به آثارش، جذب سادگی و لطافت نقاشی هاش بشید. استوپ با تکنیک خاص خودش که اغلب با آبرنگ و مداد رنگی روی چوب کار می کنه، تونسته یه سبک منحصربه فرد و گرم رو بسازه. همین باعث شده که تصاویر کتاب هاش یه جور حس نوستالژیک و صمیمی به آدم بده.

چیزی که کارهای نیوکو استوپ رو خاص می کنه، فقط سبک نقاشی دلنشینش نیست؛ داستان هاش هم معمولاً حول محور موضوعاتی مثل دوستی، کنجکاوی، پذیرش تفاوت ها و پیدا کردن جایگاه خودمون تو دنیا می چرخه. یعنی یه جورایی انگار یه پیام قشنگ زیر هر صفحه از کتاباش پنهانه که هم برای بچه ها جذابه و هم برای بزرگ ترها یه تلنگر کوچیک می زنه. کتاب «دختری با کلاه بافتنی قرمز» هم یکی از همین اثرهای بی نظیره که خیلی ها رو تو دنیا مجذوب خودش کرده و نشون دهنده اوج خلاقیت و ظرافت هنری این نویسنده و تصویرگر کاربلده.

۲. شخصیت های اصلی داستان دختری با کلاه بافتنی قرمز

داستان ها با شخصیت هاشون جون می گیرن و «دختری با کلاه بافتنی قرمز» هم کلی شخصیت دوست داشتنی داره که هر کدومشون نقش مهمی تو سفر یوریکو ایفا می کنن. بیاین با هم یه نگاهی بندازیم به قهرمان ها و همراهان این ماجرای خیال انگیز:

یوریکو (Yuriko): دختری با کلاه بافتنی قرمز

خب، می رسیم به شخصیت اصلی داستان، خودِ «یوریکو». یوریکو یه دختر کوچولو و مهربونه که همیشه یه کلاه بافتنی قرمز قشنگ سرشه. این کلاه نه فقط یه پوشش، که یه جورایی نماد خود یوریکو شده: نماد شور و نشاط، کنجکاوی و یه عالمه رویا که تو سرش داره. یوریکو خیلی خیال پردازه و همیشه دنبال کشف چیزهای جدیده. همینه که باعث میشه یه شب چشمش به ماه بیفته و آرزو کنه باهاش حرف بزنه. پشتکار و امیدواریش برای رسیدن به این هدف، اون رو تبدیل به یه قهرمان کوچولوی الهام بخش برای بچه ها می کنه.

بانی خرگوشه (Bunny): یار غار یوریکو

هر قهرمانی به یه دوست خوب و وفادار نیاز داره، و برای یوریکو، اون دوست کسی نیست جز «بانی خرگوشه». بانی، صمیمی ترین دوست یوریکوئه و همیشه کنارشه. اون نه تنها تو بازی ها و گشت وگذارهای روزانه همراه یوریکوئه، بلکه وقتی یوریکو دچار ناامیدی میشه یا نیاز به مشورت داره، اولین کسیه که به کمکش میاد. بانی نماد دوستی واقعی، حمایت و هم دردیه که تو طول داستان، نشون میده چقدر وجود یک دوست خوب می تونه تو رسیدن به هدف ها، حتی هدف های بزرگ، موثر باشه.

جغد دانا: منبع خرد و راهنمایی

تو هر جنگلی، یه حکیم و دانا هست که راه درست رو نشون بده. تو داستان ما، این نقش رو «جغد دانا» بازی می کنه. وقتی یوریکو و بانی با کلی تلاش و سختی به بن بست می خورن، سراغ جغد دانا میرن. جغد دانا با خرد و تجربه خودش، یه راهنمایی کلیدی به یوریکو میده که مسیر کل داستان رو عوض می کنه. اون به یوریکو یاد میده که گاهی اوقات، رسیدن به آرزوها به معنای دست یافتن فیزیکی بهشون نیست، بلکه درک عمیق تر و ارتباط قلبی با اون هاست. جغد دانا نشونه امید و راه حلیه که همیشه حتی تو سخت ترین شرایط هم میشه پیداش کرد.

ماه: نمادی از آرزوها و اهداف دوردست

و بالاخره می رسیم به «ماه»، که شاید خودش یه شخصیت زنده نباشه، اما نقش محوری تو داستان داره. ماه تو این کتاب فقط یه جرم آسمانی نیست؛ اون نمادی از آرزوهای بزرگه که شاید اولش دست نیافتنی به نظر برسن. ماه نشون دهنده اون هدف دور و درازیه که یوریکو تمام تلاشش رو می کنه تا بهش برسه. همین طور که داستان پیش میره، ماه نماد درک عمیق تر از ارتباط و دست یافتن به چیزهایی میشه که شاید با چشم دیده نشن، اما با قلب حس میشن.

سایر حیوانات جنگل: نماد همکاری و همدلی

حیوانات دیگه جنگل هم تو داستان حضور دارن و هر کدومشون به نوعی سعی می کنن به یوریکو کمک کنن. از پرنده ها و سنجاب ها گرفته تا روباه و بقیه. این ها نشون دهنده قدرت همکاری و تلاش گروهی هستن. اینکه چطوری وقتی یه نفر یه آرزو داره، بقیه هم برای کمک بهش دست به کار میشن و ایده های مختلفی میدن. این بخش از داستان به بچه ها یاد میده که تو یه تیم بودن و کمک کردن به همدیگه، چقدر می تونه راهگشا باشه.

۳. خلاصه کامل داستان دختری با کلاه بافتنی قرمز (گام به گام)

خب، حالا که با شخصیت ها آشنا شدیم، وقتشه که قدم به قدم وارد دنیای یوریکو بشیم و ببینیم چه ماجراهایی انتظارش رو می کشه. این طوری می تونید حسابی تو داستان غرق بشید و لذت ببرید.

آغاز ماجرا: رویاپردازی زیر نور ماه

داستان ما تو یه جنگل سرسبز و قشنگ شروع میشه، جایی که یوریکو، دختر کوچولوی کلاه قرمزی ما، با دوست صمیمیش، بانی خرگوشه، زندگی می کنه. اونا هر روز با هم بازی می کنن و می گردن و از زیبایی های جنگل لذت می برن. یه شب، وقتی هوا تاریک میشه و ماه تو آسمون می درخشه، چشم یوریکو به ماه می افته. نور ماه اونقدر قشنگ و فریبنده است که یوریکو یه آرزوی بزرگ می کنه: «کاش می تونستم با ماه حرف بزنم!»

اولین تلاش های یوریکو خیلی کودکانه و دوست داشتنیه. دستاشو بالا می بره تا به ماه برسه، یا می پره و فکر می کنه اگه بلندتر بپره، شاید بتونه ماه رو بگیره. اما خب، طبیعیه که تلاش هاش بی نتیجه می مونه و ماه همچنان اون بالا، دور از دسترس، می درخشه. همین جا میشه فهمید که داستان از همون اول، داره بهمون نشون میده که رسیدن به آرزوها همیشه آسون نیست و نیاز به تلاش و پیدا کردن راه های جدیده.

سفر و جستجو: از ایده های عجیب تا تلاش های بی ثمر

بعد از ناامیدی اولیه، یوریکو با بانی خرگوشه مشورت می کنه. اونا تصمیم می گیرن که تنها راه، کمک گرفتن از حیوانات جنگله. خلاصه، سفرشون برای پیدا کردن راه رسیدن به ماه شروع میشه. اونا به سراغ پرنده ها میرن و ازشون می پرسن چطوری میتونن پرواز کنن و به ماه برسن. یا از سنجاب می پرسن چطور میتونه از درخت بالا بره و شاید از اون بالا به ماه نزدیک تر باشه.

هر حیوونی یه ایده خلاقانه ولی در عین حال چالش برانگیز میده. مثلاً یکی پیشنهاد میده از برگ ها یه نردبون خیلی بلند بسازن، یکی دیگه میگه سنگ پرتاب کنن به سمت ماه. اونا تلاش می کنن و کلی انرژی می ذارن، اما هیچ کدوم از این تلاش ها موفقیت آمیز نیست. هر بار با یه مانع جدید روبرو میشن و هر بار بیشتر می فهمن که رسیدن به ماه اونقدرها هم که فکر می کردن، ساده نیست. این بخش از داستان خیلی قشنگ نشون میده که تو مسیر رسیدن به هدف، ممکنه کلی راه مختلف رو امتحان کنیم و شکست بخوریم، اما نباید ناامید بشیم.

نقطه عطف و خرد جغد دانا: راه حل از درون

بعد از اینکه یوریکو و بانی همه راه های ممکن رو امتحان می کنن و نتیجه نمی گیرن، تقریباً ناامید میشن. درست تو همین لحظه است که به «جغد دانا»، حکیم جنگل، می رسن. جغد دانا با اون چشم های بزرگ و نگاه پر از خردش، به حرف های یوریکو گوش میده و بعد از کمی سکوت، یه جمله کلیدی رو میگه که مسیر داستان رو کاملاً تغییر میده. می دونی چی میگه؟

«برای صحبت با ماه، نیازی نیست به او برسی، فقط کافی است با او ارتباط برقرار کنی.»

همین جمله، نقطه عطف داستانه. این یعنی راه رسیدن به آرزوها، همیشه اون راهی نیست که ما با چشم هامون می بینیم یا با دست هامون لمس می کنیم. گاهی اوقات، راه حل تو یه جای دیگه ست؛ تو درک عمیق تر، تو خیال پردازی و تو ارتباطی که از ته قلبمون برقرار می کنیم. این حرف جغد دانا، یوریکو رو به فکر فرو می بره و یه دیدگاه کاملاً جدید بهش میده.

پایان بندی داستان و درک یوریکو: ارتباط قلبی با ماه

با راهنمایی جغد دانا، یوریکو دیگه تلاش نمی کنه فیزیکی به ماه برسه. اون می فهمه که ماه همیشه اون بالاست و خودش هم همیشه همین جا، روی زمین. اما این به معنی قطع ارتباط نیست. یوریکو راهی برای ارتباط با ماه پیدا می کنه که از جنس خیال، احساس و گوش دادنه. اون یاد می گیره که می تونه با ماه از طریق قلبش حرف بزنه، آرزوهاشو باهاش در میون بذاره و به نورش نگاه کنه و آرامش بگیره.

داستان با احساس رضایت و آرامش یوریکو تموم میشه. اون حالا می دونه که برای حرف زدن با ماه، نیازی نیست بهش برسه. کافیه که حسش کنه و بهش فکر کنه. اینجاست که اهمیت درون و قدرت خیال پردازی برای تحقق آرزوها پررنگ میشه. یوریکو به یه درک عمیق تر از معنای ارتباط می رسه و می فهمه که مهم نیست چقدر یه چیز دور به نظر برسه، همیشه یه راهی برای نزدیک شدن بهش وجود داره، حتی اگه اون راه فقط تو ذهن و قلب ما باشه.

۴. پیام ها و مفاهیم اصلی کتاب دختری با کلاه بافتنی قرمز (تحلیل عمیق تر)

کتاب «دختری با کلاه بافتنی قرمز» فقط یه داستان ساده برای خوابیدن بچه ها نیست. این کتاب، پر از پیام های پنهان و مفاهیمیه که هم برای کوچولوها و هم برای بزرگ ترها درس های زیادی داره. بیاین با هم کمی عمیق تر به این پیام ها نگاه کنیم:

قدرت خیال پردازی و رویاپردازی: پرواز ذهن در دنیای ناشناخته ها

شاید مهم ترین پیامی که این کتاب بهمون میده، اهمیت خیال پردازیه. یوریکو با یه آرزوی ساده، یعنی حرف زدن با ماه، وارد یه دنیای کاملاً جدید میشه. این داستان به بچه ها یاد میده که فکر کردن به چیزهای «غیرممکن» و اجازه دادن به ذهنشون برای پرواز تو دنیای رویاها، چقدر می تونه قشنگ و سازنده باشه. خیال پردازی، پایه و اساس خلاقیته و این کتاب به خوبی این موضوع رو نشون میده. هر کسی می تونه یه کلاه بافتنی قرمز سرش بذاره و به هر جایی که دلش می خواد سفر کنه، حتی تا ماه!

اهمیت دوستی و همکاری: کنار هم، همه چیز ممکن است

اگه بانی خرگوشه نبود، یوریکو شاید خیلی زودتر ناامید می شد. نقش بانی و بقیه حیوانات جنگل تو کمک به یوریکو، خیلی پررنگه. این کتاب به بچه ها نشون میده که دوستی واقعی یعنی چی؟ یعنی وقتی دوستت یه آرزو داره، تو هم کنارش باشی و هر کاری از دستت برمیاد، برای کمک بهش انجام بدی. همکاری و همدلی، چالش ها رو آسون تر می کنه و نشون میده که با کمک هم، خیلی از مشکلات رو میشه حل کرد.

کنجکاوی و عطش دانستن: موتور محرکه کشف و یادگیری

چیزی که یوریکو رو به حرکت درمیاره، کنجکاوی و عطش اونه برای دانستن. اون می خواد بدونه چطور میشه با ماه حرف زد، چطور میشه بهش رسید. این کنجکاوی، محرک اصلی داستانه و به بچه ها یاد میده که سؤال پرسیدن، جستجو کردن و تلاش برای پیدا کردن جواب، چقدر می تونه تو مسیر یادگیری و رشدشون مهم باشه. کنجکاوی، سرچشمه همه کشفیاته!

پشتکار و امیدواری: از پا ننشستن در برابر سختی ها

یوریکو بارها و بارها تلاش می کنه و شکست می خوره. اما هیچ وقت تسلیم نمیشه. این روحیه پشتکار و امیدواری، یکی دیگه از پیام های مهم کتابه. به بچه ها یاد میده که تو مسیر رسیدن به هدف ها، ممکنه بارها زمین بخوریم، اما مهم اینه که دوباره بلند بشیم و راه های جدید رو امتحان کنیم. تسلیم نشدن، کلید رسیدن به موفقیت، حتی تو بزرگ ترین آرزوهاست.

درک معنای حقیقی ارتباط و دست یافتن به آرزوها: فراتر از لمس فیزیکی

و اما پیامی که جغد دانا به یوریکو میده، اوج فلسفه این کتابه. گاهی اوقات، رسیدن به چیزی به معنای لمس فیزیکی اون نیست. مثلاً، اگه شما دلتون بخواد با یه دوستتون که توی شهر دیگه ایه حرف بزنید، لازم نیست حتماً پرواز کنید و برید پیشش. می تونید تلفنی حرف بزنید، پیام بدید یا حتی فقط بهش فکر کنید و دلتون براش تنگ بشه. این کتاب به بچه ها یاد میده که ارتباطات عمیق تر، اونایی هستن که از جنس روح و قلبن، نه فقط از جنس فیزیک. آرزوها هم همین طورن؛ گاهی تحققشون به معنای درک و حس اونهاست، نه فقط به دست آوردن فیزیکی.

زیبایی طبیعت و جهان پیرامون: قدردانی از آنچه هست

تصاویر زیبای جنگل، ماه و حیوانات، خود به خود حس قدردانی از طبیعت و زیبایی های جهان پیرامون رو تو ذهن بچه ها بیدار می کنه. کتاب به شکل غیرمستقیم، بچه ها رو به تماشای آسمون، درخت ها و حیوانات تشویق می کنه و بهشون یاد میده که چقدر دنیای ما پر از چیزهای قشنگه که میشه ازشون لذت برد.

۵. نکاتی برای والدین و مربیان: چگونه از این کتاب بهره ببریم؟

این کتاب فقط برای خوندن و سرگرم شدنه؟ قطعاً نه! «دختری با کلاه بافتنی قرمز» یه ابزار فوق العاده است که والدین و مربیان می تونن ازش برای آموزش و رشد بچه ها استفاده کنن. بیاین با هم چند تا ایده رو بررسی کنیم که چطوری میشه بهترین استفاده رو از این کتاب برد:

قبل از خواندن: آماده سازی ذهن های کوچک

قبل از اینکه کتاب رو باز کنید، یه کم درباره ش با بچه ها صحبت کنید. می تونید بگید: «بچه ها، امشب قراره داستان یه دختر کوچولو رو بخونیم که یه کلاه قرمز قشنگ داره و یه آرزوی خیلی بزرگ!» می تونید ازشون بپرسید: «شما اگه یه آرزوی بزرگ داشتید، چی بود؟» این کار باعث میشه بچه ها کنجکاو بشن و برای شنیدن داستان آماده بشن.

حین خواندن: تعامل فعال با داستان

وقتی دارید کتاب رو می خونید، فقط نخونید! با بچه ها تعامل کنید. مثلاً وقتی یوریکو تلاش می کنه به ماه برسه، ازشون بپرسید: «به نظرتون موفق میشه؟ شما اگه جای یوریکو بودید، چطوری سعی می کردید به ماه برسید؟» یا وقتی حیوانات مختلف ایده های جدید میدن، ازشون بخواهید حدس بزنن که آیا این ایده کار می کنه یا نه. این پرسش و پاسخ ها، مشارکت بچه ها رو بیشتر می کنه و باعث میشه داستان تو ذهنشون عمیق تر بشینه.

بعد از خواندن: زندگی با مفاهیم داستان

کار اصلی بعد از تموم شدن داستان شروع میشه. اینجاست که می تونید مفاهیم عمیق تر رو به بچه ها منتقل کنید:

• بحث درباره پیام های اصلی: درباره دوستی بانی و یوریکو حرف بزنید. بگید چقدر دوستی مهمه و چطور دوست ها به هم کمک می کنن. درباره اهمیت خیال پردازی و اینکه چطور میشه با فکر کردن و رویاپردازی به خیلی چیزها رسید، صحبت کنید.
• فعالیت های هنری و خلاقانه: از بچه ها بخواهید یه نقاشی از یوریکو و ماه بکشن. یا اگه وقت و حوصله داشتید، با هم یه کلاه بافتنی قرمز (حتی اگه کوچیک و ساده باشه) درست کنید. میشه یه ماه کاغذی درست کرد و بهش نخ وصل کرد و از سقف آویزونش کرد.
• ایجاد بازی های تخیلی: یه بازی بسازید که توش بچه ها سعی کنن به یه «آرزو» برسن، اما نه به صورت فیزیکی. مثلاً چطوری میشه با یه ابر حرف زد؟ یا چطوری میشه به پرنده ها گفت که دوستشون داریم؟
• تشویق به بیان آرزوها: از بچه ها بخواهید آرزوهاشون رو بگن و بعد با هم فکر کنید که چطوری میشه به اون آرزوها رسید؟ شاید لازم نباشه حتماً بهشون «برسیم»، شاید فقط فکر کردن و تلاش کردن برای رسیدن بهشون کافی باشه.

خلاصه، این کتاب یه فرصت طلاییه که همزمان هم سرگرم بشید و هم یه عالمه درس های مهم زندگی رو با زبانی ساده و شیرین به بچه ها یاد بدید. واقعاً حیفه که این فرصت رو از دست بدیم!

۶. نظرات و بازخوردهای منتقدان: چرا این کتاب دوست داشتنی است؟

خب، وقتی یه کتاب اینقدر قشنگ و پرمعناست، طبیعیه که منتقدان و کارشناس های ادبیات کودک هم ازش تعریف کنن. «دختری با کلاه بافتنی قرمز» تونسته نظر خیلی از نشریات و منابع معتبر دنیا رو به خودش جلب کنه و تحسین های زیادی رو به دست بیاره. این نظرات نشون میده که این کتاب، واقعاً ارزش خوندن و تو کتابخونه هر خونه ای بودن رو داره.

مجله معتبر Kirkus درباره این کتاب نوشته:

«کودکان از طنزهای ظریف و کوچک در این داستان بسیار لذت خواهند برد.»

این یعنی چی؟ یعنی نویسنده تونسته با وجود سادگی داستان، یه لایه هایی از شوخ طبعی و شیرینی رو توش بگنجونه که برای ذهن خلاق بچه ها خیلی جذابه. این ظرافت ها باعث میشه که بچه ها فقط دنبال ماجرا نباشن، بلکه از جزئیات و اتفاقات بامزه داستان هم کیف کنن.

نشریه Booklist هم این کتاب رو این طور توصیف کرده:

«مجموعه ای از عناصر شیرین که داستانی ساده و در عین حال قابل توجه دارد.»

این جمله هم خیلی جالبه. «ساده و در عین حال قابل توجه». یعنی این کتاب با اینکه پیچیدگی های داستانی نداره و برای سنین پایین نوشته شده، اما انقدر مفاهیم عمیق و شیرین تو خودش جا داده که نمیشه به سادگی ازش گذشت. این سادگی و عمق همزمان، چیزیه که یه کتاب کودک رو ماندگار می کنه. این بازخوردها اهمیت دارن چون نشون میدن که کتاب نه تنها از نظر سرگرمی موفقه، بلکه از نظر محتوا و پیام هم حرف برای گفتن داره و می تونه روی ذهن بچه ها تاثیر مثبت بذاره.

۷. نتیجه گیری و توصیه نهایی

در نهایت، «خلاصه کتاب دختری با کلاه بافتنی قرمز (نویسنده نیوکو استوپ)» برای ما روشن کرد که این کتاب یه اثر بی نظیر تو ادبیات کودک محسوب میشه. این داستان خیال انگیز و پرماجرا، نه فقط بچه ها رو سرگرم می کنه، بلکه یه عالمه درس مهم و باارزش رو بهشون یاد میده. از اهمیت خیال پردازی و اینکه چطور میشه با رویاها پرواز کرد، تا قدرت بی نظیر دوستی و همکاری که هر مانعی رو از سر راه برمی داره. همین طور بهمون نشون میده که پشتکار چقدر مهمه و چطور نباید هیچ وقت تو مسیر رسیدن به آرزوها ناامید شد.

پیام اصلی کتاب، که از زبان جغد دانا می شنویم، واقعاً عمیقه: گاهی اوقات رسیدن به آرزوها، به معنای دست یافتن فیزیکی به اون ها نیست، بلکه درک عمیق تر و ارتباط قلبی با اون هاست. این درس، فقط برای بچه ها نیست، برای ما بزرگ ترها هم تلنگریه که گاهی باید نگاهمون رو به زندگی و آرزوهامون عوض کنیم و یاد بگیریم چطور با چیزهایی که داریم، ارتباط عمیق تر برقرار کنیم.

پس اگه دنبال یه کتاب هستید که هم دلنشین باشه، هم پر از مفهوم و هم بتونه خیال پردازی و کنجکاوی فرزندتون رو تقویت کنه، شک نکنید که «دختری با کلاه بافتنی قرمز» همون چیزیه که دنبالش هستید. این کتاب یه گنج واقعی برای بچه هاست و خوندنش رو به همه والدین، مربیان و حتی کسایی که دلشون می خواد دوباره طعم شیرین کودکی رو بچشن، به شدت توصیه می کنم. کتاب رو بردارید، بخونید و نظرات و تجربه های قشنگ خودتون رو با ما به اشتراک بگذارید. مطمئنم که ازش لذت می برید و کلی حرف برای گفتن خواهید داشت.