کدام دادسرا بازپرس ندارد؟ | راهنمای کامل حقوقی

کدام دادسرا بازپرس ندارد

دادسراهای دیوان عالی کشور و ویژه روحانیت به طور معمول بازپرس به شکل متعارف ندارند و تحقیقات مقدماتی در آن ها توسط مقامات قضایی دیگری انجام می شود. همچنین، در برخی حوزه های قضایی کوچک یا در صورت عدم حضور و معذوریت بازپرس، ممکن است با دستور رئیس حوزه قضایی، «دادرس دادگاه» به صورت موقت وظایف بازپرس را بر عهده بگیرد و جانشین او شود. این مقاله به شما می گوید چه زمانی و چرا این اتفاق می افتد و این جایگزینی بر اساس کدام قانون صورت می گیرد.

کدام دادسرا بازپرس ندارد؟ | راهنمای کامل حقوقی

شاید تابه حال اسم «بازپرس» زیاد به گوشتان خورده باشد، مخصوصاً اگر کمی با مسائل قضایی و دادگاهی سروکار داشته اید. بازپرس یکی از ارکان مهم دادسراست که وظیفه اش تحقیقات مقدماتی پرونده های کیفری است؛ یعنی قبل از اینکه پرونده به دادگاه برود و قاضی بخواهد حکم صادر کند، بازپرس کارآگاهی اش را شروع می کند و حسابی سرنخ ها را دنبال می کند. اما آیا در همه دادسراها بازپرس وجود دارد؟ این سوالی است که ذهن خیلی ها را درگیر می کند و راستش را بخواهید، جوابش همیشه یک کلمه نیست! قرار است در این مقاله، این موضوع را از سیر تا پیاز بررسی کنیم و ببینیم دقیقاً کدام دادسراها بازپرس ندارند و در صورت نبود بازپرس، تکلیف پرونده ها چه می شود. با یک زبان ساده و دوستانه، می خواهیم این پیچ وخم های قانونی را برایتان باز کنیم تا مثل آب خوردن بفهمید ماجرا از چه قرار است.

بازپرس کیست و چرا وجودش این قدر مهم است؟

قبل از اینکه برویم سراغ اینکه کدام دادسراها بازپرس ندارند، بهتر است یک آشنایی اجمالی با خود بازپرس پیدا کنیم تا بفهمیم اصلاً چرا وجودش این قدر حیاتی است. تصور کنید جرمی اتفاق افتاده است؛ مثلاً یک سرقت یا یک کلاهبرداری. در اولین قدم، پلیس وارد عمل می شود و گزارش اولیه را تهیه می کند. اما بعد از آن، چه کسی قرار است به عمق ماجرا برود، از شاهدها و متهم بازجویی کند، دلایل را جمع آوری کند و ببیند آیا اصلاً جرمی اتفاق افتاده یا نه؟ بله، درست حدس زدید! اینجاست که نقش بازپرس پررنگ می شود.

بیایید ببینیم اصلاً بازپرس چه کاره است؟

بازپرس یک مقام قضایی است که در تحقیقات مقدماتی می گویند، زیربنای تصمیم گیری دادگاه است. اگر این مرحله به درستی انجام نشود، ممکن است حق کسی ضایع شود یا مجرم واقعی از چنگال قانون فرار کند.

وظایف اصلی بازپرس، از کشف جرم تا صدور قرار

وظایف بازپرس فقط به جمع آوری اطلاعات محدود نمی شود، بلکه او اختیارات گسترده ای در طول تحقیقات مقدماتی دارد. بیایید چند مورد از مهم ترین وظایف او را با هم مرور کنیم:

  • کشف جرم و جمع آوری دلایل: بازپرس باید با کمک ضابطین قضایی (مثل پلیس)، تمام تلاشش را بکند تا بفهمد دقیقاً چه اتفاقی افتاده و چه کسی مسئول آن است.
  • تحقیق از متهم، شهود و مطلعین: او از افرادی که در صحنه جرم حضور داشته اند یا اطلاعاتی دارند، بازجویی می کند. همچنین متهم را مورد تحقیق قرار می دهد تا دفاعیات او را بشنود.
  • صدور قرارهای تامین کیفری: برای اینکه متهم در دسترس باشد و نتواند فرار کند یا شواهد را از بین ببرد، بازپرس می تواند قرارهایی مثل قرار بازداشت موقت، وثیقه، کفالت و غیره صادر کند.
  • صدور قرارهای نهایی: بعد از اینکه تحقیقات کامل شد، بازپرس یکی از این قرارها را صادر می کند: قرار مجرمیت (یعنی دلایل کافی برای جرم وجود دارد)، قرار منع تعقیب (یعنی دلایل کافی برای جرم وجود ندارد) یا قرار موقوفی تعقیب (یعنی به دلایلی مثل فوت متهم یا گذشت شاکی، دیگر نمی توان پرونده را ادامه داد).

البته، همه این کارها زیر نظر دادستان انجام می شود. دادستان بر قرارهای بازپرس نظارت دارد و گاهی ممکن است با آن ها موافقت نکند. اگر اختلافی پیش آمد، قانون راه حل هایی برای آن پیش بینی کرده است، مثلاً با ارجاع به دادگاه صالح برای رفع اختلاف.

فرق بازپرس با دادیار چیه؟ اشتباه نگیرید!

خیلی وقت ها اسم «بازپرس» و «دادیار» کنار هم می آیند و ممکن است با هم اشتباه گرفته شوند، اما این دو مقام قضایی با هم فرق دارند. هر دوی آن ها در دادسرا کار می کنند و در تحقیقات مقدماتی نقش دارند، ولی تفاوت های کلیدی بینشان وجود دارد:

ویژگی بازپرس دادیار
صلاحیت عموماً مسئول تحقیقات مقدماتی جرایم مهم و پیچیده است. معمولاً در تحقیقات مقدماتی جرایم سبک تر و کم اهمیت تر انجام وظیفه می کند.
میزان استقلال استقلال بیشتری در اتخاذ تصمیمات قضایی دارد. در صورت اختلاف نظر با دادستان، پرونده به دادگاه می رود. مقام تبعی دادستان است و در صورت اختلاف نظر با دادستان، مکلف به تبعیت از نظر دادستان است.
اختیارات اختیارات گسترده تری در صدور قرارهای تامین کیفری و نهایی دارد. اختیاراتش محدودتر از بازپرس است و برخی از قرارهای او نیاز به تایید دادستان دارد.

به زبان ساده، بازپرس را می توانیم مقام قضایی قوی تری بدانیم که در پرونده های سنگین تر و حساس تر وارد عمل می شود و اختیار بیشتری برای تصمیم گیری مستقل دارد، در حالی که دادیار بیشتر نقش معاون و همکار دادستان را ایفا می کند.

سرنوشت بازپرس در انواع دادسراها: همه جا هست یا نه؟

حالا که با نقش بازپرس در دادسرا آشنا شدیم، وقتش رسیده که بریم سراغ بخش اصلی بحثمان و ببینیم انواع دادسراها در ایران چطور سازماندهی شده اند و در کدام یک از آن ها بازپرس حضور فعال دارد و در کدامشان نه. نظام قضایی ایران، مثل یک پازل بزرگ است که هر تکه آن وظیفه خاصی دارد.

دادسراهایی که بازپرس همیشه همراهشان است!

در بیشتر بخش های نظام قضایی ما، بازپرس یکی از ارکان اصلی دادسرا محسوب می شود و حضورش برای رسیدگی به پرونده های کیفری ضروری است. این دادسراها، کار کشف و تحقیق جرایم مختلف را بر عهده دارند:

  • دادسراهای عمومی و انقلاب: این ها شایع ترین نوع دادسرا هستند که در تمام شهرها و استان های کشور فعالیت می کنند. در این دادسراها، بازپرس نقش محوری در تحقیقات مقدماتی تمام جرایم مهم را بر عهده دارد. بسیاری از شعب تخصصی مثل دادسراهای ویژه جرایم اقتصادی، دادسراهای ویژه کارکنان دولت، دادسراهای اطفال و نوجوانان و دادسراهای ویژه جرایم پولی و بانکی و پزشکی، در واقع جزو همین دادسراهای عمومی و انقلاب محسوب می شوند و بازپرس های خودشان را دارند که به صورت تخصصی در آن حوزه ها کار می کنند.
  • دادسراهای نظامی: دادسراهای نظامی هم که به جرایم خاص نظامی و انتظامی اعضای نیروهای مسلح رسیدگی می کنند، بازپرس های خودشان را دارند. سازمان قضایی نیروهای مسلح و بازپرس، ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و بازپرس نظامی مسئول تحقیقات مقدماتی پرونده های نظامی است. بنابراین، اگر سوالتان این است که دادسرا نظامی بازپرس دارد؟ جواب مثبت است.

در این دادسراها، حضور بازپرس امری بدیهی و ضروری است و بدون او، بسیاری از فرآیندهای تحقیقاتی لنگ می مانند.

دادسراهایی که معمولاً بازپرس ندارند: استثناها کدامند؟

اما می رسیم به سوال اصلی: کدام دادسرا بازپرس ندارد؟ در دو نوع از دادسراهای کشور، ساختار و وظایف به گونه ای است که مقام «بازپرس» به شکل متعارف و با اختیاراتی که در دادسراهای عمومی و انقلاب می بینیم، وجود ندارد:

  • دادسراهای دیوان عالی کشور: این دادسرا، بیشتر وظیفه نظارت بر حسن اجرای قوانین در دادگاه ها و صدور آرای وحدت رویه را بر عهده دارد، نه انجام تحقیقات مقدماتی. در واقع، اینجا خبری از کشف جرم و بازجویی و صدور قرارهای تامین نیست؛ پس نیازی به بازپرس به معنی رایج کلمه هم وجود ندارد. دادسراهای دیوان عالی کشور از دادستان کل کشور، معاونین و دادیاران تشکیل شده اند.
  • دادسراهای ویژه روحانیت: این دادسرا یک ساختار کاملاً مستقل از قوه قضائیه دارد و مستقیماً زیر نظر مقام معظم رهبری فعالیت می کند. هدف از تشکیل این دادسرا، پیشگیری و رسیدگی به جرایم روحانیون و حفظ جایگاه روحانیت است. در این دادسرا هم، تحقیقات مقدماتی معمولاً توسط دادیاران یا مقامات قضایی خاص همین دادسرا صورت می گیرد و عنوان «بازپرس» با شرح وظایف قانونی مشابه با دادسراهای عمومی و انقلاب، در آن به کار نمی رود. پس، اگر بپرسید دادسرا ویژه روحانیت بازپرس دارد؟ پاسخ منفی است، حداقل به آن شکلی که در ذهنمان از بازپرس داریم.

دادسراهای دیوان عالی کشور و ویژه روحانیت از جمله دادسراهای فاقد بازپرس به شکل متعارف هستند. در این دو نهاد، وظایف مربوط به کشف جرم و تحقیقات مقدماتی، یا اصلاً وجود ندارد (مثل دیوان عالی) یا توسط سایر مقامات قضایی مربوط به خودشان انجام می شود.

حوزه های قضایی که بازپرس ندارند؛ وقتی قانون یک راه حل پیدا می کند (تبصره ماده 92 قانون آیین دادرسی کیفری)

جدای از دو مورد بالا که اصلاً بازپرس به شکل متعارف ندارند، یک وضعیت استثنایی دیگر هم هست که می تواند باعث شود یک دادسرا بازپرس نداشته باشد. این مورد بیشتر در حوزه های قضایی فاقد بازپرس اتفاق می افتد، خصوصاً در شهرهای کوچک یا نقاط دورافتاده که تعداد قضات کمتر است. قانون آیین دادرسی کیفری، در این زمینه کاملاً هوشمندانه عمل کرده و یک راه حل قانونی پیش بینی کرده است.

وقتی تبصره ماده 92 قانون آیین دادرسی کیفری به کمک می آید

بر اساس تبصره ماده 92 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال ۱۳۹۲، اگر در یک حوزه قضایی، بازپرس حضور نداشته باشد یا نتواند وظایفش را انجام دهد (مثلاً معذور باشد) و به بازپرس دیگری هم در آن دادسرا دسترسی نباشد، چاره ای اندیشیده شده است. در چنین شرایطی، «دادرس دادگاه» می تواند به عنوان جانشین بازپرس وارد عمل شود و وظایف او را انجام دهد.

جانشینی دادرس دادگاه: چه کسی جای بازپرس می نشیند؟

حالا این «دادرس دادگاه» کیست؟ منظور از دادرس دادگاه در این تبصره، هر مقام قضایی است که در دادگاه ها فعالیت می کند؛ یعنی می تواند دادرس علی البدل، رئیس شعبه دادگاه، یا حتی رئیس دادگستری آن حوزه قضایی باشد. این جانشینی به این سادگی هم نیست و نیاز به رعایت چند شرط دارد:

  1. به تقاضای دادستان: اول از همه، دادستان باید این درخواست را بدهد.
  2. با تعیین رئیس حوزه قضایی: سپس، رئیس حوزه قضایی (که معمولاً رئیس دادگستری است) باید این صلاحیت دادرس دادگاه در نبود بازپرس را تعیین کند.
  3. فقط تا زمان باقی ماندن وضعیت: این جانشینی موقتی است و فقط تا زمانی ادامه دارد که بازپرس اصلی حضور ندارد یا معذور است. به محض اینکه بازپرس برگشت، وظایفش را از سر می گیرد.

محدوده صلاحیت دادرس جانشین، شامل رسیدگی به جرایمی می شود که در ماده 302 قانون آیین دادرسی کیفری ذکر شده اند. این ها معمولاً جرایم مهمی هستند که رسیدگی به آن ها از ابتدا در صلاحیت مستقیم دادگاه نیست و نیاز به تحقیقات بازپرسی دارند.

فرق نمی کند دادرس کیفری باشی یا انقلاب!

یک نکته مهمی که در نشست های قضایی هم مورد بحث قرار گرفته و اداره حقوقی قوه قضائیه هم آن را تایید کرده است، این است که قانونگذار تفاوتی بین دادرس دادگاه کیفری ۲ یا دادگاه انقلاب قائل نشده است. یعنی اگر یک دادرس دادگاه کیفری ۲ به عنوان جانشین بازپرس تعیین شود، باید به پرونده ها رسیدگی کند، حتی اگر جرم مربوط به صلاحیت دادگاه انقلاب باشد. در واقع، وقتی یک دادرس به عنوان جانشین بازپرس فعالیت می کند، تمام اختیارات بازپرس را به صورت موقت دارد، صرف نظر از اینکه خود او در کدام نوع از دادگاه ها ابلاغ قضایی دارد.

وقتی بازپرس نیست، تکلیف پرونده چی میشه؟

دیدیم که در شرایط خاصی، ممکن است بازپرسی در یک دادسرا وجود نداشته باشد یا قادر به انجام وظیفه نباشد. حالا سوال اینجاست که در چنین مواقعی، روند رسیدگی به پرونده های کیفری چطور پیش می رود؟ آیا همه چیز متوقف می شود یا سیستم قضایی راه حلی برای این معضل دارد؟

مراحل ارجاع پرونده: از کشف جرم تا ارجاع به دادرس جانشین

وقتی جرمی اتفاق می افتد و دادسرایی بازپرس ندارد یا بازپرسش معذور است، اولین قدم ها تقریباً مثل همیشه است: پلیس یا ضابطین قضایی جرم را کشف می کنند و گزارش می دهند. پرونده به دادسرا، یعنی نزد دادستان یا یکی از معاونین او، ارجاع می شود. اینجاست که نقش دادستان پررنگ می شود. او با اطلاع از عدم حضور یا معذوریت بازپرس، باید به رئیس حوزه قضایی درخواست کند تا یک دادرس دادگاه به عنوان جانشین بازپرس تعیین شود. پس از تعیین، پرونده برای انجام تحقیقات مقدماتی به این دادرس جانشین ارجاع داده می شود.

این فرآیند نشان می دهد که نظام قضایی ایران سعی کرده است تا حد امکان هیچ پرونده ای بدون رسیدگی نماند و تحقیقات مقدماتی به موقع انجام شود. این راه حل، تضمینی است برای اینکه حقوق شاکی و متهم در هیچ شرایطی نادیده گرفته نشود.

اختیارات و محدودیت های دادرس جانشین: آیا همه کاره است؟

دادرس دادگاهی که به عنوان جانشین بازپرس تعیین می شود، از نظر قانونی تمام اختیارات بازپرس را برای رسیدگی به آن پرونده خاص و انجام تحقیقات مقدماتی خواهد داشت. یعنی می تواند از متهم بازجویی کند، شهود را احضار کند، قرار تامین صادر کند و در نهایت، یکی از قرارهای نهایی (مثل قرار مجرمیت یا منع تعقیب) را صادر کند. اما این اختیارات یک تفاوت مهم با بازپرس اصلی دارد:

  • موقتی بودن: این جانشینی فقط برای مدت زمانی است که بازپرس اصلی حضور ندارد یا معذور است.
  • مشروط بودن: این جانشینی باید با تقاضای دادستان و تعیین رئیس حوزه قضایی صورت گیرد.

در واقع، دادرس جانشین مثل یک بازیکن تعویضی است که با تمام توان وارد زمین می شود تا بازی را ادامه دهد، اما با پایان یافتن شرایط خاص، به نیمکت برمی گردد و جای بازیکن اصلی را نمی گیرد. این سیستم، انعطاف پذیری لازم را به دستگاه قضا می دهد تا در شرایط کمبود نیرو یا مشکلات دیگر، خللی در روند رسیدگی ها ایجاد نشود.

چرا وجود بازپرس متخصص اهمیت دارد؟

با اینکه قانون، راهکاری برای نبود بازپرس پیش بینی کرده، اما نمی توانیم اهمیت وجود یک بازپرس متخصص و تمام وقت را نادیده بگیریم. تحقیقات مقدماتی، خصوصاً در پرونده های پیچیده و حساس، نیاز به تجربه، مهارت و تمرکز خاصی دارد. یک بازپرس که به صورت تخصصی در این حوزه کار می کند، با تمام ریزه کاری ها و ظرافت های کشف جرم و جمع آوری دلایل آشنایی دارد. او می تواند با سرعت و دقت بیشتری به نتیجه برسد و از بروز اشتباهات احتمالی جلوگیری کند. در حالی که یک دادرس دادگاه، عمدتاً بر روی رسیدگی به پرونده ها در مرحله دادگاه و صدور حکم متمرکز است و ممکن است در تحقیقات مقدماتی، همانقدر که یک بازپرس تجربه دارد، ماهر نباشد. این موضوع، خصوصاً در پرونده های بزرگ و جنجالی، می تواند تأثیر زیادی بر کیفیت و سرعت رسیدگی داشته باشد.

به همین دلیل است که حتی با وجود راهکارهای قانونی، تلاش بر این است که حوزه های قضایی فاقد بازپرس به حداقل برسند و هر دادسرا، بازپرس های کافی و متخصص خود را داشته باشد تا چرخه نظام قضایی ایران به بهترین شکل ممکن بچرخد.

نتیجه گیری

در این مقاله سعی کردیم به سوال مهم «کدام دادسرا بازپرس ندارد؟» به طور جامع و از زاویه های مختلف پاسخ دهیم. دیدیم که دادسراهای دیوان عالی کشور و ویژه روحانیت، به دلیل ماهیت و وظایف خاص خودشان، به طور متعارف بازپرس به معنای رایج کلمه ندارند و تحقیقات مقدماتی در آن ها توسط دادیاران یا مقامات قضایی مختص همان نهاد صورت می گیرد. همچنین، تاکید کردیم که در اکثر دادسراهای کشور، از جمله دادسراهای عمومی و انقلاب و نظامی، بازپرس یکی از ارکان اصلی و حیاتی محسوب می شود و نقشی کلیدی در تحقیقات مقدماتی ایفا می کند.

مهم تر از همه، با تبصره ماده 92 قانون آیین دادرسی کیفری آشنا شدیم که راهکاری هوشمندانه برای حوزه های قضایی فاقد بازپرس ارائه داده است. این تبصره اجازه می دهد که در صورت نبود یا معذوریت بازپرس، یک دادرس دادگاه به صورت موقت جانشین بازپرس شود و وظایف بازپرس را انجام دهد. این راهکار تضمین می کند که حتی در شرایط خاص هم، رسیدگی به پرونده ها متوقف نشود و نظام قضایی ایران همواره پویا و کارآمد باقی بماند.

آگاهی از این جزئیات قانونی، نه تنها برای دانشجویان حقوق بلکه برای هر شهروندی که می خواهد از پیچیدگی های نظام قضایی سر در بیاورد، بسیار مفید است. یادتان باشد که در مسائل حقوقی، کسب اطلاعات دقیق و مشورت با متخصصین، می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات باشد.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "کدام دادسرا بازپرس ندارد؟ | راهنمای کامل حقوقی" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "کدام دادسرا بازپرس ندارد؟ | راهنمای کامل حقوقی"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه