خلاصه کتاب فنون مذاکره بین المللی | چارلز چاترجی

خلاصه کتاب فنون مذاکره بین المللی | چارلز چاترجی

خلاصه کتاب فنون مذاکره در قراردادهای تجاری بین المللی ( نویسنده چارلز چاترجی )

مذاکره تو دنیای تجارت بین الملل، مثل یه بازی شطرنجه که هر حرکتش مهمه. کتاب فنون مذاکره در قراردادهای تجاری بین المللی نوشته چارلز چاترجی، دقیقا همین حرکات رو بهمون یاد میده و کمک می کنه تا توی این میدان رقابت، دست پر برگردیم. این کتاب برای هر کسی که می خواد توی بازارهای جهانی موفق باشه، یه نقشه راه واقعیه.

اگه تا حالا به این فکر کردی که چطور میشه توی معاملات بزرگ بین المللی حرفی برای گفتن داشت و قراردادهات رو طوری تنظیم کنی که هم به نفع خودت باشه و هم پایداری داشته باشه، پس جای درستی اومدی. چارلز چاترجی، کسیه که سال ها توی دل همین مذاکرات بوده و هرچیزی رو که باید بدونی، توی این کتاب برات جمع و جور کرده. از شناخت فرهنگ های مختلف گرفته تا ریزه کاری های حقوقی و مالی قراردادها، همه و همه با زبانی ساده و کاربردی توضیح داده شده. این مقاله یه جورایی خلاصه ای از دل این کتابه، تا بتونی بدون خوندن کل کتاب، از مهم ترین نکاتش سر در بیاری و حتی توی مذاکرات خودت به کارشون بگیری.

چرا تسلط بر فنون مذاکره در تجارت بین المللی ضروری است؟

بیایید خودمونونی بگیم؛ تو دنیای امروز که مرزها برای تجارت کمرنگ شدن و هر روز با یه شریک تجاری از اون سر دنیا سروکار داریم، اگه فنون مذاکره رو بلد نباشی، عملاً یه لنگه پا می لنگی. مذاکره، سنگ بنای هر معامله موفق بین المللیه. فرض کن می خوای یه محصول رو به یه کشور دیگه صادر کنی یا تکنولوژی جدیدی رو وارد کنی؛ اگه نتونی درست مذاکره کنی، ممکنه یه قرارداد خوب رو از دست بدی یا بدتر از اون، خودت رو توی یه چاه بندازی که تهش پیدا نیست.

ببینید، قضیه فقط پول نیست. وقتی داری با کسی از یه کشور دیگه مذاکره می کنی، فقط با یه شرکت طرف نیستی، با یه فرهنگ و یه سیستم حقوقی متفاوت هم سروکار داری. مثلاً یه کلمه یا اشاره ای که برای ما عادیه، ممکنه تو فرهنگ اون ها معانی دیگه ای داشته باشه و سوءتفاهم ایجاد کنه. برای همین، باید مثل یه کارآگاه عمل کنی و قبل از هر مذاکره، حسابی اطلاعات جمع کنی و از تفاوت های فرهنگی، قانونی و حتی سیاسی طرف مقابلت سر در بیاری.

یادگیری فنون مذاکره بین المللی، مثل این می مونه که یه چوب جادو تو دستت باشه. وقتی بلدی چطور مذاکره کنی، هم می تونی سود بیشتری به جیب بزنی، هم از کلی اختلاف و دعوا جلوگیری کنی، و مهم تر از همه، یه رابطه پایدار و برنده-برنده با شرکای خارجی ات بسازی. اینجاست که می فهمیم چرا چاترجی انقدر روی این موضوع تاکید داره؛ چون کلید موفقیتت تو بازارهای جهانی، همینجاست.

مبانی و مفاهیم کلیدی مذاکره بین المللی (خلاصه فصل ۱)

چارلز چاترجی تو فصل اول کتابش، اول از همه میاد سراغ تعریف خودِ مذاکره. خب، مذاکره چیه؟ خیلی ها فکر می کنن مذاکره یعنی فقط چانه زنی سر قیمت، در حالی که ماجرا خیلی پیچیده تر از این حرفاست. مذاکره یعنی یه فرآیند گفتگو که دو یا چند طرف، با منافع مشترک و متفاوت، سعی می کنن به یه توافق برسن که برای همه قابل قبول باشه. اینجا دیگه دعوا و تحمیل نیست، بلکه تلاشه برای پیدا کردن نقاط مشترک و رسیدن به یه نقطه رضایت بخش برای همه.

محیط مذاکره هم که خودمون خوب می دونیم، خیلی تاثیرگذاره. اقتصاد، فرهنگ، و حتی سیاست کشورها، مثل یه پس زمینه بزرگ، روی میز مذاکره سایه می ندازن. مثلاً، وضعیت اقتصادی یه کشور می تونه تعیین کنه که چقدر برای خرید یه محصول دست و دل باز باشن یا نباشن. یا تفاوت های فرهنگی ممکنه باعث بشه اون ها به یه سری ارزش ها اهمیت بدن که شاید ما خیلی بهشون توجه نکنیم.

چاترجی تأکید می کنه که وابستگی متقابل نقشی کلیدی در مذاکره داره. یعنی هر دو طرف برای رسیدن به هدفشون به هم نیاز دارن و نمی تونن بدون همدیگه به نتیجه برسن. این وابستگی، خودش یه اهرم قویه که اگه درست ازش استفاده کنی، می تونی مذاکره رو به سمت نتیجه دلخواهت سوق بدی. اینجاست که هنر مذاکره خودش رو نشون میده؛ اینکه بتونی توی یه فضای پر از نیازهای متقابل، منافع خودت رو هم به حداکثر برسونی.

حالا سوال اینجاست: آیا مهارت در مذاکره چیزیه که میشه یادش گرفت؟ چاترجی معتقده قطعاً میشه. مذاکره یه هنره، ولی مثل هر هنر دیگه ای، با تمرین، آموزش و تجربه، میشه توش استاد شد. کافیه اصول و فنونش رو بشناسی و بعد دونه دونه تو موقعیت های واقعی ازشون استفاده کنی تا ملکه ذهنت بشن. مثل رانندگی که اولش سخته، ولی بعدش بدون فکر کردن انجامش میدی.

آمادگی حرفه ای برای مذاکره: گامی اساسی به سوی موفقیت (خلاصه فصل ۲)

اگه بخوای توی مذاکره موفق باشی، باید مثل یه ورزشکار حرفه ای که قبل از مسابقه حسابی تمرین می کنه، خودت رو آماده کنی. چاترجی تو فصل دوم تاکید می کنه که آمادگی، ۷۰ درصد راه موفقیته. قدم اول اینه که حسابی تحقیق کنی و اطلاعات جمع کنی. اصلاً فرض کن قراره بری خواستگاری! مگه نمی ری سراغ آشنا و فامیل و از خانواده عروس خانم تحقیق کنی؟ مذاکره هم دقیقاً همینه. باید بدونی طرف مقابلت کیه، چی میخواد، نقاط قوت و ضعفش چیه، و حتی شرکتش چه گذشته ای داره. مطالعات امکان سنجی اینجا خیلی به کارت میاد؛ باید بدونی این معامله اصلاً برات صرف داره یا نه.

بعدش میرسیم به تشکیل تیم مذاکره کننده. فکر نکن یه نفره میشه همه کار رو کرد. مذاکره بزرگ، یه تیم قوی میخواد که هر کدومشون تو یه زمینه تخصص دارن؛ یکی حقوقی، یکی مالی، یکی فنی و یکی هم که سردسته تیمه و فن بیان قوی داره. هر کدوم از اعضای تیم باید ویژگی های خاص خودشون رو داشته باشن؛ از صبر و تحمل گرفته تا هوش و قدرت تصمیم گیری سریع. یادت باشه، تیم قوی، نصف راه رو رفته.

آخرین مرحله آمادگی هم برنامه ریزی و سناریوسازیه. یعنی چی؟ یعنی باید بشینی و تموم سناریوهای ممکن رو پیش بینی کنی. اگه طرف مقابل این حرف رو زد، من چی بگم؟ اگه اون قیمت رو پیشنهاد داد، من تا کجا می تونم کوتاه بیام؟ حتی باید بدترین حالت ممکن رو هم در نظر بگیری و براش چاره اندیشی کنی. با این کار، دیگه چیزی غافلگیرت نمیکنه و با اعتماد به نفس بیشتری سر میز مذاکره حاضر میشی. خلاصه که هرچی بیشتر آماده باشی، کمتر تو دردسر می افتی.

شناسایی و مدیریت ریسک ها در قراردادهای تجاری بین المللی (خلاصه فصل ۳)

مذاکره تو تجارت بین الملل، مثل قدم زدن تو یه میدان مینه. هر لحظه ممکنه یه ریسک بزرگ یا کوچیک جلو پات سبز بشه. چارلز چاترجی تو این فصل میاد سراغ همین مین ها و یادمون میده چطور پیداشون کنیم و چطور ازشون رد بشیم. ریسک ها انواع مختلفی دارن: ریسک های سیاسی، اقتصادی و عملیاتی. ریسک سیاسی مثلاً یعنی اینکه یهو دولت اون کشور تصمیم بگیره دارایی های خارجی ها رو مصادره کنه! ریسک اقتصادی هم یعنی اینکه اقتصادشون داغون بشه و پولشون بی ارزش بشه. ریسک عملیاتی هم مثلاً ممکنه تولیداتشون با مشکل روبرو بشه یا نتونن به تعهداتشون عمل کنن.

مفهوم مصادره دارایی ها تو این بخش حسابی بولد میشه. فرض کن یهو تمام سرمایه گذاری هات رو از دست بدی. این کابوس هر تاجره. چاترجی دلایل این مصادره ها رو بررسی می کنه و راهکارهایی رو برای مقابله باهاشون پیشنهاد میده؛ مثلاً اینکه باید قراردادها رو طوری تنظیم کنی که در صورت بروز چنین مشکلاتی، حداقل ضرر رو ببینی یا بتونی راهی برای جبران خسارت پیدا کنی. اینجاست که اهمیت مشاوره حقوقی هم پررنگ میشه.

اما خب، برای هر دردی یه درمونی هست. چاترجی میگه برای کاهش ریسک ها باید از تضمین ها و پوشش های بیمه ای استفاده کنی. مثل اینکه خونه ات رو بیمه آتیش سوزی می کنی، معاملات بزرگت رو هم باید بیمه کنی. بیمه های بین المللی زیادی هستن که ریسک های سیاسی، اقتصادی و حتی عملیاتی رو پوشش میدن. البته همه این ها در گرو اینه که قبل از هر کاری، یه مطالعه امکان سنجی حسابی داشته باشی و تمام جوانب رو بسنجی. نباید بدون چشمان باز وارد بازی بزرگی مثل تجارت بین الملل شد.

فنون مذاکره برای انواع قراردادهای تجاری بین المللی

هر قراردادی قلق خودش رو داره، درست مثل اینکه هر ماشینی یه مدل سوئیچ خاص میخواد. چاترجی هم تو این بخش، فنون مذاکره رو برای انواع قراردادهای رایج تو تجارت بین الملل، موشکافی کرده. از فروش ساده کالا گرفته تا قراردادهای پیچیده نفتی و تامین مالی پروژه ها. اینجا میفهمی که مذاکره یه فرمول واحد نداره و باید برای هر نوع قرارداد، یه استراتژی خاص داشته باشی.

مذاکره قراردادهای فروش بین المللی (خلاصه فصل ۴)

بیاین از پایه شروع کنیم: قراردادهای فروش بین المللی. این ها شاید ساده ترین نوع قراردادها به نظر بیان، اما شیطنت های خاص خودشون رو دارن. چاترجی میگه سه تا عنصر تو این قراردادها حیاتیه: کالا، زمان و محل تحویل، و شرایط پرداخت. اگه سر این سه تا به توافق نرسی، اصلاً قراردادی در کار نیست. مثلاً باید دقیقاً مشخص کنی کالای مورد نظر چیه، چه کیفیتی داره، کی و کجا باید تحویل داده بشه و پولش رو چطور و کی پرداخت کنن.

یه نکته مهم دیگه که چاترجی بهش اشاره میکنه، تجارت متقابل یا همون Countertrade هست. این یعنی چی؟ یعنی ممکنه پول نقد نباشه و طرف مقابل بخواد با کالا یا خدمات دیگه، مبلغ قرارداد رو تسویه کنه. مثلاً اگه داری به یه کشور در حال توسعه چیزی می فروشی، ممکنه بخوان به جای دلار، با روغن پالم یا محصولات کشاورزی پرداخت کنن. اینجا باید حسابی حواست جمع باشه که این کالاها رو چطور میتونی به پول تبدیل کنی و آیا برات به صرفه هست یا نه.

مذاکره برای کالاهای دست دوم یا Used Goods و خدمات پس از فروش هم داستان خودشو داره. معمولاً کالاهای دست دوم ریسک بیشتری دارن و باید همه جوانبش رو سنجید. خدمات پس از فروش هم برای مشتری خیلی مهمه؛ اینکه بدونه بعد از خرید اگه مشکلی پیش اومد، کی و چطور قراره پشتیبانی بشه. همه این ها باید از قبل توی قرارداد دیده بشن تا بعداً کسی زیر قولش نزنه.

مذاکره قراردادهای انتقال فناوری (خلاصه فصل ۵)

اینجا دیگه پای دانش و تکنولوژی وسطه. قراردادهای انتقال فناوری، نسبت به قراردادهای فروش کالا، خیلی پیچیده ترن. عناصری مثل دانش فنی (Know-how)، حق اختراع (Patent) و اسرار تجاری (Trade Secrets) هسته اصلی این قراردادها رو تشکیل میدن. یعنی شما داری چیزی رو میفروشی که نامرئیه، یه جورایی داری دانش و تجربه شرکتت رو منتقل می کنی.

چاترجی تأکید می کنه که تو این قراردادها باید حسابی حواست به بندهای مهمی مثل محدودیت ها باشه. مثلاً اینکه فناوری ای که منتقل میشه، فقط برای استفاده در اون کشور باشه و طرف مقابل حق نداره اون رو به کشورهای دیگه منتقل کنه یا تولید انبوهش رو بدون اجازه تو کشورهای دیگه انجام بده. آموزش و پشتیبانی هم اینجا خیلی مهمه؛ چون طرف مقابل ممکنه اصلاً ندونه چطور با این فناوری کار کنه و شما باید آموزش های لازم رو بهش بدی و بعد از اون هم پشتیبانی فنی داشته باشی. این قراردادها نیاز به دقت حقوقی خیلی بالایی دارن.

تأمین مالی پروژه در سطح بین المللی (خلاصه فصل ۶)

تا حالا فکر کردی یه پروژه بزرگ تو یه کشور دیگه چطور تامین مالی میشه؟ اینجا پای ده ها میلیون یا حتی میلیاردها دلاره! چاترجی توی این فصل، از ریسک های مالی و اعتباری میگه که توی این پروژه ها باید باهاشون دست و پنجه نرم کنی. مثلاً ممکنه طرف مقابل به تعهدات پرداختش عمل نکنه یا رتبه بندی اعتباریش پایین بیاد. خب اینجا باید چکار کرد؟

مفهوم تضمین پرداخت و تعهدات طرفین اینجا خیلی بولد میشه. بانک ها و نهادهای مالی بین المللی، مثل بانک جهانی یا صندوق بین المللی پول، نقش خیلی پررنگی تو این تامین مالی ها دارن. اونا میان وسط و به عنوان یه واسطه یا تضمین کننده عمل می کنن تا ریسک کمتری متوجه طرفین باشه. مثلاً ممکنه یه بانک تضمین کنه که اگه یکی از طرفین نتونست پول رو بده، خودش پرداخت رو انجام بده. مذاکره با این نهادها و بانک ها خودش یه داستان جداگونه است که نیاز به تخصص حقوقی و مالی داره.

مذاکره موافقت نامه های وام جمعی (Syndicated Loans) (خلاصه فصل ۷)

حالا رسیدیم به یه مرحله پیشرفته تر: وام های جمعی. فرض کن یه پروژه انقدر بزرگه که یه بانک به تنهایی نمی تونه یا نمی خواد تمام پولش رو تامین کنه. اینجا چند تا بانک با هم میان و یه وام بزرگ رو به صورت جمعی میدن. اینجاست که نقش مدیر اصلی (Lead Arranger) و کارگزاران (Agents) پررنگ میشه. مدیر اصلی اون بانکیه که هماهنگی بین بقیه بانک ها رو انجام میده و کارگزار هم نماینده بانک هاست.

چاترجی روند شکل گیری این وام ها و سازماندهی شون رو توضیح میده. مذاکره سر بندهای حقوقی این موافقت نامه ها، خیلی پیچیده است. باید مشخص بشه هر بانک چقدر وام میده، سودش چقدره، اگه یکی از بانک ها ورشکست شد چی میشه، و هزار تا بند دیگه. این ها رو اگه درست مذاکره نکنی، ممکنه یه پروژه عظیم رو به خاطر مشکلات مالی به باد بدی.

مذاکره قراردادهای ساخت بین المللی (خلاصه فصل ۸)

ساخت یه پالایشگاه تو یه کشور دیگه، یا احداث یه خط مترو، همه این ها با قراردادهای ساخت بین المللی انجام میشن. چاترجی میگه اولین قدم، انتخاب یه پیمانکار درسته. معیارهای زیادی برای این انتخاب وجود داره؛ از تجربه و سابقه پیمانکار گرفته تا توان مالی و فنی اون ها. باید مثل یه کارفرما با دقت تمام، پیمانکار رو انتخاب کنی.

یه نکته خیلی مهم تو این قراردادها، استفاده از فرم های استاندارد مثل قراردادهای فیدیک (FIDIC) هست. این ها یه سری الگوهای آماده جهانی ان که کار رو آسون تر می کنن، ولی بازم جای مذاکره و تغییرات دارن. بندهای مهمی مثل زمان بندی پروژه، نحوه پرداخت ها، چطور با تغییرات ناگهانی کنار بیایم، و مهم تر از همه، چطور اختلافات رو حل کنیم، همه باید تو این قراردادها گنجونده بشن. مثلاً اگه پروژه طبق زمان بندی پیش نره، جریمه اش چیه؟ این ها رو اگه از قبل مشخص نکنی، بعداً باید بری دادگاه و وقت و هزینه زیادی رو تلف کنی.

مذاکره قراردادهای نفتی (خلاصه فصل ۹)

وقتی پای نفت و گاز میاد وسط، داستان خیلی فرق می کنه. اینجا دیگه فقط با یه شرکت طرف نیستی، با دولت ها سروکار داری. چاترجی به ویژگی های منحصر به فرد قراردادهای دولتی در صنعت نفت اشاره می کنه. دولت ها خودشون صاحب منابع هستن و خب مسلماً شرایط خاص خودشون رو دارن.

اصول و شرایط کلیدی موافقت نامه های نفتی، مثل قراردادهای امتیاز (Concession)، مشارکت در تولید (Production Sharing) و خدمات (Service Contracts) رو باید بشناسی. هر کدوم از این ها، نوع خاصی از رابطه بین شرکت نفتی و دولت رو مشخص می کنن و سهم هر کدوم از تولید و سود رو معلوم می کنن. مسائل حقوقی و ژئوپلیتیکی هم اینجا حسابی تاثیرگذارن. مثلاً تحریم های بین المللی یا روابط سیاسی دو کشور می تونه کل قرارداد رو زیر و رو کنه. اینجا دیگه نیاز به وکلای خیلی متخصص و آشنا به قوانین بین الملل داری.

نقش حیاتی وکیل در مذاکرات قراردادهای تجارت بین المللی (خلاصه فصل ۱۰)

خب، رسیدیم به فصل آخر کتاب که به نظر من از مهم ترین بخش هاست. چاترجی تو این فصل میگه که چرا مشاوره حقوقی تخصصی تو مذاکرات بین المللی، مثل نفس کشیدن، اجتناب ناپذیره. فکر کن داری یه قرارداد چند میلیون دلاری امضا می کنی و یه کلمه یا یه بند کوچیک، کل سرنوشت قراردادت رو عوض می کنه. اینجا دیگه جایی برای آزمون و خطا نیست، باید پای یه وکیل خبره و متخصص وسط باشه.

وکیل ها تو دو تا زمینه خیلی به دردت می خورن: اولیش، قانون حاکم و قلمرو (Jurisdiction) هست. یعنی چی؟ یعنی باید مشخص کنی که اگه بین دو طرف اختلافی پیش اومد، کدوم کشور باید به پرونده رسیدگی کنه و طبق قانون کدوم کشور؟ قانون کشور صادرکننده، واردکننده، یا یه کشور سوم بی طرف؟ انتخاب قانون حاکم خیلی مهمه و می تونه نتیجه دعوا رو عوض کنه. وکیل خوب، بهترین راه رو برای تو انتخاب می کنه.

دومین نقش وکیل، جلوگیری از اختلافات و تسهیل حل و فصل اون هاست. یه وکیل با تجربه، تمام سوراخ سمبه های قرارداد رو می شناسه و قبل از اینکه مشکلی پیش بیاد، اون ها رو توی متن قرارداد پوشش میده. مثلاً برای حل اختلاف، روش هایی مثل داوری (Arbitration) یا میانجی گری (Mediation) رو پیشنهاد میده که از رفتن به دادگاه های طولانی و پرهزینه جلوگیری می کنه. خلاصه که وکیل توی مذاکرات بین المللی، مثل یه سپر محکمه که از منافعت محافظت می کنه و اگه مشکلی هم پیش اومد، راه حلش رو میدونه.

نتیجه گیری

حالا که یه گشتی توی دنیای فنون مذاکره در قراردادهای تجاری بین المللی چارلز چاترجی زدیم، دیدیم که این ماجرا فقط به چانه زنی سر قیمت ختم نمیشه. از آمادگی های قبل از مذاکره گرفته تا شناخت انواع قراردادها و مدیریت ریسک ها، هر کدوم یه بخش از این پازل بزرگ رو تشکیل میدن. چاترجی به ما نشون میده که برای موفقیت تو بازارهای جهانی، باید مثل یه ارکستر سمفونی عمل کنی؛ همه چیز باید سر جای خودش باشه و با هماهنگی کامل پیش بره.

در نهایت، این کتاب و این خلاصه بهت یاد میده که توی تجارت بین المللی، باید جامع نگر باشی. هر مذاکره ای یه بازی پیچیده است که مهارت، دانش و تجربه می خواد. آمادگی قبلی، شناخت دقیق ریسک ها و انواع قراردادها، و البته داشتن یه تیم حرفه ای و مشاوره با متخصصین حقوقی، مثل وکیل، برگ برنده تو هستن. پس اگه واقعاً دنبال موفقیت پایدار تو تجارت جهانی هستی، پیشنهاد می کنم این آموزه ها رو جدی بگیری و حتی اگه وقتش رو داشتی، خود کتاب رو هم بخونی و قدم به قدم تو مذاکراتت به کارشون بگیری. یادت باشه، کار نیکو کردن از پر کردن است.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب فنون مذاکره بین المللی | چارلز چاترجی" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب فنون مذاکره بین المللی | چارلز چاترجی"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه